متافیزیک
متافیزیک دلتنگی برگ له شده زیر پای کفشهای کثیف عابران است
در یک زمستان خشک و سرد
برای پاییز - رقص دسته جمعی و سمفونی باد.
-------------------------------------------------------------------------------
( )
لولی وشانه و لوند لولید رویای نیمه شب با تو
در تک تک سلولهای زندان حافظه ام
شلنده اما گام می زنند کلمات لخت و لخت .
...................................................................................
هجر
۱)
نگاهم بر دیوار شکوفه داد
با خنده بهاری تو
از پشت قاب .
۲)
بالا بلند - اینک همیشه و هرجا
چشمان آهوانیت را دلتنگم
در دهلیز های چرکمرده کابوس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمزمه در هم ریخته
بیداری اما خواب زمزمه ات می کند
کابوس می بینی
اما رویا مزمزه ات .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ-
شعری که برنجاند مستحق تکفیر است اما شاعری که برنجاند مستحق؟؟؟؟؟؟( رنج)
تردید دارم باغ از جنس واقعیت بود یا پرداخته ی رویا
در میان چراغ های سو سو زن به کندی پیش می روم
و برای تسکین از خویش می پرسم:
آیا دوران نکبت و زبونی آدم به سر خواهد رسید
و او والایی و سروری اش را باز خواهد یافت؟
خیالی خام و دور نبوده است.
فردوس فرهمند - گنگ و گیج در نظرم می آید
اما آگاهم که بهشت برین
در نعمات وافر و گل های رنگارنگ جاری است
اگر چه نه از آن من...
این زمین سخت سر و نزاع میان زنازادگان هاقبیل* تبار
کفاره ی حیات من است...
چشم به راه هیچ بخشایشی نیستم
در اینجا هنوز میتوان دوست داشت
و لذت ناب را چشید.
اگر تنها یک روز فرصت باقی مانده باشد
بر انم تا بهشت زمینی را دریابم.
خورخه لوییس بورخس
ترجمه: وحید روزبهانی
*: از نزاد هابیل و قابیل